خلاصه خبر: این برنامه طی یک روز و با حداکثر ظرفیت برگزار گردید.

گزارش پیماش:
شرکت کنندگان در این برنامه انجمن دانشجویی کوهنوردی دانشگاه تربیت مدرس ، پس از گرد هم آمدن در مقابل تربیت بدنی دانشگاه در ساعت 7:15 سوار بر اتوبوس به سمت فیروزکوه راهی شدند. برای اینکه ورودی‌های جدید دانشگاه با انجمن کوهنوردی بیشتر آشنا شوند این برنامه با ظرفیت بالادر نظر گرفته شد.
صبحانه را در هنگام حرکت داخل اتوبوس میل کردیم. دوستان صبحانه ساده اما دلچسبی شامل چای داغ، نان، پنیر و خرما را داخل ماشین میل کردند. از تهران پر دغدغه که خارج شدیم کم کم به مناظر زیبا و دشت‌ها و تپه‌های سرسبز نزدیک‌تر شدیم. بعضی در حال لذت بردن از طبیبعت بکر به بیرون پنجره می‌نگریستند و بعضی در چرت صبحگاهی بعد از طلوع خورشید به سر می‌بردند.
    
حدودا ساعت 11:00 بود که بعد از گذشت از روستای کوچک جیلیزجند به مقصد رسیدیم. مواد غذایی را بین بچه تقسیم کردیم و وسایل هایمان را برداشته و حرکت کردیم. بعد از توقف چند دقیقه ای کنار چشمه و استفاده دوستان از سرویس‌های بهداشتی و خرید دمپایی برای عبور از رودخانه به سمت تنگه معروف راه افتادیم.
جمعیت زیادی از مناطق مختلف با خانواده و دوستانشان برای تفریح به این منطقه آمده بودند.
هنگام عبور از رودخانه اولین و دومین گام را که داخل رودخانه گذاشتیم پاهایمان یخ زد ،بعضی از فرط هیجان و احساس یخ زدن پاهایشان توی آب به سنگ ها پناه می‌آورند. صدای خنده و شادی همه در فضای تنگ و بین دو دیوار سنگی بلند دو چندان می‌پیچید. رود کم کم عمیق‌تر می‌شد و آب تا زانو ها می‌رسید . گاهی کم عمق و گاهی عمیق! زیر پاها پر از سنگ‌های ریز و درشت بود. باید شش دنگ حواسمان به جای پاها می‌بود تا از محکم بودن زمین و سنگ زیر پا مطمئن می‌شدیم تا توی اون آب سرد نمی‌افتادیم. کمتر از یک دقیقه پاها به سردی آب عادت کرد و به تعبیری بی‌حس شد.
حرکت ما در خلاف جریان آب بود. گاه امواج تند تر می شد و گاه آرامتر.
پس از طی مسافتی به کتیبه معروف تنگ واشی رسیدیم. نقش برجسته‌ای زیبا که هر گذرنده‌ای را به سمت خود جذب می‌کرد. عده ای با آن عکس می‌گرفتند و عده‌ای با دقت بیشتری در حال بررسی آن بودند.
ساعت 12:00از تنگه که خارج شدیم به دشت وسیع و سرسبزی رسیدیم در مرتعی زیبا که خنکای مطبوعی داشت توقف کردیم و اندکی از خوراکی‌ها را برای تجدید قوا صرف نمودیم. سپس رهسپار تنگه دوم شدیم. پس از مدت کوتاهی استراحت دوباره به مسیر ادامه دادیم تا به آبشار پرآوازه‌ای که تعریفش را شنیده بودیم برسیم. بعضی وارد حوضچه آب شدند و وبعضی تا زیر آبشار که تیزی آبش سنگ را سوراخ می‌کرد رفتند و غرق در لذت، عکس یادگاری گرفتند. بعضی هم از کنار حوضچه از لابلای سنگ‌ها خود را به پشت آبشار که غاری سنگی بود رساندند و از نمای شگفت پشت آبشار عکس می انداختند.
حدود 14:00 بود که به آخرین آبشار رسیدیم. پس از کمی استراحت و عکس‌های یادگاری و کلی آب بازی از این سفر دلربا، به سمت مراتع  بازگشتیم. در زیر درختان سفره ناهار پهمن کردیم اما در این هنگام باران هم به ضیافتمان آمد. پس از صرف ناهار راه تنگه اول را در پیش گرفتیم. در ساعت 15:30 به اتوبوس‌ها رسیدیم و رهسپار تهران شدیم.

اجرای این برنامه حاصل همت مسؤولان تربیت بدنی و انجمن کوه نوردی دانشجویان دانشگاه است. در اینجا شایسته است از همه این عزیزیان به خصوص دکتر رستگار ریاست محترم تربیت بدنی دانشگاه و آقایان فلاح، فرج اللهی و مربی بزرگوار مهندس نصیر علیزاده صمیمانه سپاس گزاری کنیم.