ارائه کننده: شهره شاملو
استاد راهنما: دكتر نسيم نهاوندي
استاد داور داخلي: دكتر سيدحسام الدين ذگردي
استاد داور خارج از دانشگاه: دكتر علي بزرگي اميري
نماينده تحصيلات تكميلي: دكتر سيدحسام الدين ذگردي
تاریخ: 1402/11/25          
ساعت: 07:30
مكان: اتاق سمينار طبقه منفي يك دانشكده فني و مهندسي

چکیده:
تمرکز در حال حاضر بر بهبود حرکت محصول، کاهش موجودی و به حداکثر رساندن رضایت مصرف کننده برای دستیابی به مزیت بازار است. کارایی یک انبار می تواند از چیدمان اقلام تأثیر بپذیرد. مسیر پیموده شده در انبار وابسته به اقلام درخواستی و محل چیدمان اقلام میباشد. دو مسئله برداشت اقلام و چیدمان اقلام به یکدیگر وابسته اند.تخصیص محصولات به مکان‌های ذخیره‌سازی تأثیر عمده‌ای بر عملکرد یک انبار دارد، به‌ویژه اگر انبار خودکار نباشد و توسط جمع‌کننده‌های انسانی سرویس‌دهی شود. یافتن چیدمان مناسب برای قرارگیری اقلام، با بهره گیری از سابقه نوع و فراوانی سفارش ها با هدف كاهش زمان چيدمان و برداشت اقلام و پیمودن کوتاهترین مسیر برای برداشت اقلام درخواستی و انتقال به درب خروج و کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل به هنگام جمع‌آوری و تحویل سفارش‌ها و استفاده مؤثرتر از فضاي انبار هدف این پژوهش است. در این پژوهش بهبود استراتژی مکان ذخیره‌سازی از طریق استفاده از فناوری داده‌های بزرگ، از جمله جمع‌آوری داده‌ها، تجزیه و تحلیل خوشه‌ای و تجزیه و تحلیل ارتباط بین داده‌ها، برای بهبود کارایی انتخاب سفارش انجام شده است. با الهام از تحقیقات قبلی در یافتن راه حلی برای بهبود کارایی عملیات انبار، یک پروتکل ترکیبی و داده کاوی پیشنهاد شده و به صورت یک مدلسازی ریاضی قطعی فرموله شده است تا مسافت طی شده در چیدمان و برداشت کالاها که در نتیجه کاهش زمان جستجو در جمع‌آوری سفارش‌ها در فرآیند چیدن به حداقل برسد و محصولات با بیشترین سازگاری در کنار هم قرار گیرند و با تبدیل استراتژی‌های انعطاف‌پذیری نظری به فرمول‌های عددی تحت سناریوهای متعدد فضای ذخیره‌سازی بهینه گردد. این مدل از داده‌های تراکنش متشکل از سفارش های مختلف استفاده می کند و هر سفارش به نوبه خود از مجموعه ای از کالاها تشکیل شده است. از این داده ها، مجموعه ای بهبود یافته از قرار دادن کالا در انبار پیشنهاد گردید. مسئله در ابعاد کوچک با روش دقیق در نرم افزار گمز اجرا شد. در ابعاد بزرگ به دلیل اینکه زمان حل به صورت نمایی افزایش می یافت از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک به جای روش حل دقیق به دلیل کاهش زمان حل که برای شرکت هم حاضر اهمیت بود به کار گرفته شد.در مسئله مذکور عرضه غیرقطعی در نظر گرفته شده است و برای مقابله با عدم قطعیت های موجود از رویکرد برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای سناریو محور بهره گرفته شده است. به منظور اعتبارسنجي مسئله، يک مطالعه موردي با داده هاي شرکت ديجي کالامورد بررسي قرار گرفته و نتايج حاصل تحليل و ارزيابي شده است و هم چنين، تحليل حساسيت نيز بر روي پارامترهاي مدل انجام شده است. نتايج حاکی از بهبود بیش از 50% در تعداد قفسه استفاده شده و مسافت چيدمان می‌باشد.در نتیجه میتوان بیان کرد که، بهینه سازی چیدمان کالا‌ها بیشترین صرفه‌جویی را به همراه دارد، به‌ویژه زمانی که سفارش‌های کوچک‌تر رایج هستند.